مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

هنوز تا متولد شدن مجالم هست ...

  امشب هممثل هر سالدر این دقایق متفاوت ترین با همیشهکه دلشوره زيستنو هراسِ " من چه کرده ام "ضربان قلبم رامدیریت می کند ؛حالاکه همه ی فصل هاو همه ماهها و هفته هاو روزهاو شب ها رادر ذهنم ورق می زنندو من بايد پاسخ بدهمكه ثانيه هايم چگونه مردند ؛مدام این بیتدر ذهنم مرور می شود که:"مرا ببخش که می خواهم و توانم نیست ..." بعد از این همه سالکه بزرگترین هدیه اتدر دقیقه هایم تابیدهو با استحقاق نداشته- و بدون انتخاب -خودت ، بودن رابرایم خواستیو زندگی را به من بخشیدی ؛تنها و تنهاقلبی دارمکه با تمام آن چهبه روزش آورده اماولین و آخرین دارایی من است .و حالامن هممثل خودت می دانمجایشفقط پیش تو امن است و بس .قلبو شورو هر قدر از آسمانکه در من باقی مانده استبرای تو .لحظه هایم را حفظ کناز هر آن چهکه از ابتدابرایم خوابش را ندیده بودی ؛كه امانتی که به من بخشیدیسرانجامفقط و فقطبه خودت بر خواهد گشت و بس ... + نوشته شده در  دوشنبه یازدهم دی ۱۳۹۶ساعت 0:0  توسط سمیرا فراهی  |  مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 144 تاريخ : جمعه 15 دی 1396 ساعت: 0:11

چشم بر راهِ عبورِ عابرانی تازه ام ...

 

تاریخ

زخمی ها را

فراموش می کند ؛

زخم را نه .....

 

 

 

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 154 تاريخ : جمعه 15 دی 1396 ساعت: 0:11

برگرد به آن نقطه که بودی و نبودم ...

 

 

ساده لوحی ست

این که باورت شود

درد 

مسری ست .....

 

 

 

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 161 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

تبعید ...

 

از دست‌هایمان بیرون رفته‌ایم
از چشم‌هایمان .
و همه‌چیزِ این خاك را كاویده‌ایم :

ما به‌ همراهِ آب و باد و خاك و آتش
تبعیدِ‌ این سیاره شده‌ایم ؛
و این‌جا
زیباترین جا
برای تنهایي‌ ست .....

* شهرام شیدایی

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۶ساعت 19:3  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 127 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

بگذار بگذریم ...

 

دستان مهربان شب های سرشار پاییز

هیچ وقت از هدیه خالی نیست ...

حتی وقتی که خودت

به رکود و رخوت

ایمان آورده باشی 

و نگاهت هیچ تفاوتی را

انتظار نکشد .

" بگذار بگذریم "

دستاورد 

دقایق  آبان دل نگران این روزهاست ...

+ نوشته شده در  سه شنبه سی ام آبان ۱۳۹۶ساعت 23:59  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 169 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

زمستان است ...

 

" مهدی اخوان ثالث " هم که باشی

کار شاقی نکرده ای ؛

مگر آن که

" زمستان " را سروده باشی ...

و این 

تازه 

اول سرماست .....

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت 0:35  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 131 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

پائیز بی پایان ...

 

 

یلدای آدم ها همیشه اول دی نیست .....

 

 

 

مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 156 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

فال ...

  شراب بی‌غش و ساقی خوش ، دو دام ره اندکه زیرکان جهان از کمندشان نرهندمن ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاههزار شکر که یاران شهر بی‌گنه اندجفا نه پیشه ی درویشی است و راهرویبیار باده که این سالکان نه مرد ره اندمبین حقیر گدایان عشق را کاین قومشهان بی کمر و خسروان بی کله اندبه هوش باش که هنگام باد استغناهزار خرمن طاعت به نیم جو ننهندمکن که کوکبه ی دلبری شکسته شودچو بندگان بگریزند و چاکران بجهندغلام همت دردی کشان یک رنگمنه آن گروه که ازرق لباس و دل سیه اندقدم منه به خرابات جز به شرط ادبکه سالکان درش محرمان پادشه اندجناب عشق بلند است همتی حافظکه عاشقان ره بی‌همتان به خود ندهند ..... + نوشته شده در  جمعه یکم دی ۱۳۹۶ساعت 0:1  توسط سمیرا فراهی  |  مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 141 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

به زخم خورده شکایت کنم ز دست جراحت ...

 

کابوس های هر شبه از درد مشترک

یک روز می رسد که فراموش می شوند ...

+ نوشته شده در  دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۶ساعت 0:21  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 181 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

حق با سکوت بود ...

 

 گاهی سکوت معنی عجز و فرار نیست :

حرمت نگاه داشته ای خاطرات را .....

+ نوشته شده در  دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۶ساعت 23:33  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 125 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

جاده ...

  وقتي كه جاده سمت تو پيچيدمن از سقوط و دره ترسيدموقتي رسيدي زير لب گفتممن خواب اين روزا رو ميديدم.مقصد تو بودي جاده ها راهوباحوصله سمت تو پيچيدنهمزاد روياي منن راها...خواب قدمهاي تورو ديدن.خواب تورو ديدن كه اينجوريهرجا كه ميري زير پاهاتناز راهها راه گريزي نيستراهاي عالم آشناهاتن....حكم فرار از جاده يعني: مرگراها همه اين رازو ميدوننپاي قدمهاي تو ميشيننپاي فراراي تو مي مونن....پا روي قلب جاده ها نگذاربا جاده ها بهتر از اين تا كناز جاده ها راه گريزي نيستمن جاده ام با من مدارا كن ... + نوشته شده در  چهارشنبه ششم دی ۱۳۹۶ساعت 0:33  توسط سمیرا فراهی  |  مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 126 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

اما همیشه شعر پایان قصه نیست ...

 

قدیم ترها

" شعر "

برای خودش

زلزله ای بود ...

این روزها اما

هیچ کس و هیچ چیز

سر جای خودش نیست انگار .....

+ نوشته شده در  جمعه هشتم دی ۱۳۹۶ساعت 23:3  توسط سمیرا فراهی  | 
مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد...
ما را در سایت مرهم به زخم بسته که راهی نمی برد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezoye-kham بازدید : 135 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه